سیاوش آزاد (بازنشر به مناسبت پنجمین سالگرد جاودانگی استاد امین سیماب)
۲۲ اپـــریـــل ۲۰۲۱



یک سال از درگذشت "امین سیماب" گذشت

یک سال قبل از امروز به تاریخ دوم ثور سال ۱۳۹۵ش قلب انسان بزرگ و آزاده ئی از سرزمین به خون غنوده و تحت اشغال ما به اسم استاد  "امین سیماب" از تپش بازایستاد.
بزرگی و عظمت استاد "سیماب" در تفکر و عمل این آزادمرد نهفته است. استاد "امین سیماب" یک تن از مبارزان استوار کارزار ضد سوسیال امپریالیسم روس بود که خاطرات درخشان آن ورد زبان همرزمان و سائر روندگان راه آزادی خواهد بود.
"امین سیماب" بعد از اشغال سرزمین ما توسط امپریالیسم روس، خطر به بیراهه کشاندن جنبش آزادیبخش ملی مردم ما توسط تنظیم های وابسته به امپریالیسم غرب را درک نمود و عواقب شوم آن را در میان مبارزان ملی ــ مردمی و همرزمان خود توضیح می داد. ولی چون نیرو های مستقل ملی ــ انقلابی امکانات تبلیغاتی لازم خود را نداشتند، از این رو برداشت ها و تحلیل های خود را نتوانستند به میان مردم ما و جهانیان  به شکل گستردۀ آن بیان نمایند.
استاد "امین سیماب" که در کابل می زیست، بنا بر تهدیدات نوکران روس و تنظیم های وابسته به غرب اجباراً سرزمین خود را ترک نمود و به کشور سویس اقامت گزید. استاد "سیماب" در این کشور هم آرام نه نشست و دست به عکس العمل های اعتراضی زد و ماهنامهٔ مستقل ملی ــ دموکرتیک «آذرخش» را که ناشر اندیشه های انتقادی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بود، به نشر می رساند و این فریاد را در خدمت امر آزادی میهن و هم میهن سر داد. سرلوحهٔ نشریۀ وزین آذرخش با این پیام شعری مبارز بزرگ حوزۀ فرھنگي فارسی - دری علامه "اقبال لاهوری" چنین مـزین شده بود:     

میارا بـــزم در ساحـل کــــه آنــجـــا
نـــــــوای زندگانی نـــــرم خیز است
بـه دریا غـلت و با موجش درآویــز
حیات جاودان انــــدر ستــیـــز است

استاد "امین سیماب" بعد از اشغال افغانستان توسط امپریالیسم لجام گسیختهٔ امریکا و شرکای آن به کار و پیکار مبارزاتی خویش شدت بخشیده و تا واپسین دم در تمامی عرصه ها و اشکال مبارزاتی با همرزمان خود در داخل و خارج کشور همکاری شایستۀ استوار و دوامدار نمود.
استاد "سیماب" ستمدیدگان هم میهن و میهن خود را دوست داشت و به آنان عشق می ورزید. یگانه مشغلۀ فکری او وارستگی مردمش و استقلال میهنش بود. وی این مأمول را در صدر تفکر و عمل والای خود قرار داده بود و عمر پربار خود را وقف این امر نمود و از پیشرفته ترین قله های دانش بشری برای حل معظلات و بسیج مردم خود برای رفع و زدودن موانع استعماری ــ ارتجاعی  مدد می جُست.
"امین سیماب" از دوران کودکی تا جوانی و تا دم مرگ، در امر آموزش، انسانی بود مستعد و سخت کوش. به یمن همین تلاش، تکاپو و قریحۀ عالی، "استاد سیماب" با فراگیری و تسلط به زبان های انگلیسی و فرانسه، در کشور میزبانش به مقام والای آموزگاری  و تدریس و تحقیق در بخش زبان رسید. او هم خود آموخت و هم به دیگران آموختاند.
استاد "سیماب" دردمندی بود از میان انبوهی از دردمندان دیارش و این درد را هم گاهی از طریق موسیقی و زمزمه ها تبارز می داد و روی هم رفته چند پارچه شعری از استاد باقی مانده است که خودش آن ها را سیاه مشق ها نامیده بود.
استاد "سیماب" به رغم مشغله های رسمی اش به حیث یک آموزگار زبان در دیار غربت، فارغ نه نشست. او در پرتو اندیشه های علمی، مترقی و ضد استعماری؛ سیاست ها و اهداف تهاجمی امپریالیسم اشغالگر روس، ارتجاع شریر بومی و منطقه و مطامع استعماری و سلطه گرانۀ امپریالیست های غربی و امریکا را در کشور و منطقه افشاء نموده و در نشریهٔ آذرخش که به تعداد ۳۹ شمارۀ آن چاپ و به دست علاقه مندان آن در اروپا و هم در  شهر پیشاور و شهر کابل، توسط همرزمانش به منظور مطالعه دست به دست می گردید، به دست نشر سپرد. با متحول شدن نشر چاپی و ایجاد فضای مجازی انترنت، استاد سیماب بی وقفه در رابطه با موضوعات مختلف داخل کشور ما، از طریق نوشتن مقالات و یا ترجمۀ آثار آموزنده در سایت های ملی و مترقی، مطالب روشنگرانه و افشاگرانۀ علمی و ضد استعماری متعددی را به نشر رساند.
استاد "سیماب" از همان آوان تجاوز استعماری تزاران نوین به کشور ما در اواخر دهۀ هفتاد میلادی، حل معضلهٔ استعماری افغانستان و حصول استقلال کشور، حاکمیت ملی و رهائی توده های تحت ستم از چنگال سیاست های استعماری ــ ارتجاعی را کار توده های میلیونی مردم آگاه و متحد می دانست. امین سیماب به نقش رهبری پیشاز مردمی در پیشاپیش صفوف مردم ستمدیده برای آزادی ملی و رهائی اجتماعی به خوبی آگاه بود. از همین رو، به کار دستجمعی و تشکیلاتی عقیده داشت و به موازین مطروحهٔ آن سخت باورمند بود. او انسانی بود جمعگرا، مخالف اندیویدوآلیسم، تک روی فردی و تکبر روشنفکرانه. در این کارزار جمعی، او به نقش برجستۀ فرد و پیشتازی افراد مستعد در امر رهبری باور داشت؛ ولی اصالت را با جمع می دانست و جمع را عامل دگرگونی اجتماعی. استاد "سیماب" سخت معتقد بود که هر فرد انسانی با پیوستن به جمع و در آن محیط است که می تواند استعداد و خلاقیت ویژۀ خود را در امر مبارزۀ اجتماعی در راستای آزادی، ترقی و عدالت اجتماعی به کار گیرد و در کنار همرزمان خود مفهوم شود.
استاد "سیماب" در همکاری و معاشرت اجتماعی با دوستان و رفقای خویش سخت با محبت و صمیمیت برخورد می نمود که انسان از آشنائی و رفاقت با آن آزاده مرد، لذت می برد. دوستان موصوف همیشه از حوصله مندی و پشت کار این انسان دارای صفات عالی اخلاقی و ارزش های والای انسانی به نیکوئی یاد نموده و آن را توصیف می نمایند. 
"امین  سیماب" در زندگی مبارزاتی اش همیشه از انسان های دو رو  و روشنفکران پرمدعای حراف و دهن پارۀ  بی عمل، سخت نفرت داشت. برای زدودن چنین خصوصیاتی نکوهیده و مبرا بودن دوستان خود از چنین مَنِشی، استاد "سیماب" اثری را در این رابطه  از منابع خارجی مربوط به جنبش انقلابی می خواست ترجمه نماید و در اختیار رفقای خود قرار دهد، اما مرگ مجال چنین اقدامی را برایش نداد.
استاد "سیماب" به منظور آموزش و آگاهی دادن به نسل جوان ( سلسله دروس مترقی اندیشهٔ پیشرو عصر ) در چندین شماره... از منابع جنبش انقلابی فرانسه ترجمه و به دست نشر سپارید. امین سیماب سجایای عالی انسانی را در شخصیت خود جمع داشت. او انسانی بود که تا آخر زندگی با باور و آرمان متعالی زیست و برخلاف عده ئی مدعیان شکستۀ نیمه راه، آن را از دست نداد. با این باورمندی و آرمان گرائی مثبت، زنده یاد سیماب فرهیخته ای بود متواضع و فروتن. به رغم سهم گیری شایسته اش در فعالیت ها و خلاقیت های خستگی ناپذیر به مثابهٔ یک انقلابی پاکباز، او هیچ نوع ادعائی هم نداشت. هر قدری که فهم و اندوخته های فکری و تجارت عملی اش گسترده تر می شد، به همان پیمانه تواضعش بیشتر افزایش و صیقل می یافت.
استاد در طول زندگی مبارزاتی شفاف و درخشانش پیوسته در تخاضم با افکار و اعمال انحرافی و سازشی و تسلیم طلبی و کرنش در مقابل استعمار و ارتجاع، از موضع منافع ملی و تاریخی مردم افغانسان ایستاده و از منحرفان انقیاد طلب و عوامل استعمار سخت نفرت داشت و افکار و اعمال آن ها را قابل محاسبۀ جدی می دانست.
"امین  سیماب" این را می دانست که  تحقق آرمان های بزرگ بهروزی ستمکشان کار ساده نیست و باید از میان میدان های مملو از مین ها عبور نمود و از میان انبوهی از راه ها، یگانه راه و قاطع ترین راه ــ که  دشوار ترین راه هم است ــ را برای رستگاری و نجات مردم کشور از چنگال هیولای استعمار ــ ارتجاع برگزید. او به پیروزی نهائی این راه دشوارگذر یعنی نجات مردم به دست توانای خود شان، سخت باورمند بود.
از " امین سیماب" خیلی از نوشته ها، خاطره ها و صفات انسانی بزرگی به یادگار مانده است که امیدواریم دوستان و همرزمان موصوف، هر یکی گوشه ئی از آن ارزش های گرانبهای مبارزاتی را به نگارش درآورده تا روندگان راه آزادی و وارستگی افغانستان از آن تجارب بیاموزند و سرمشق زندگی مبارزاتی خویش قرار دهند.

راه و آرمان های آن مبارز مردمی و مترقی متداوم باد!

۲۲ اپــریــل ۲۰۱۷